می بینید ؟ - پاسداران

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سفارش تبلیغ
صبا ویژن





این هم یکی از خطاهای عجیب سرور پرشین . باز بلاگفا پیغام خطاهایش را فارسی کرده ! جالب آنجا است ، وقتی بعنوان مدیر گروه مذهب ، رفته ام فهرست اعضای گروه مذهب را ببینم ، ناگهان می بینم اصلا انگار ساین این نکرده ام ! گاهی مواقع می خواهم بروم کامنت ها را بررسی کنم ،‌ انگار نه انگار که فقط از درون بخش مدیریت امکان زدن دکمه مربوطه را دارم ، از من دوباره رمز عبور می خواهد ! وقتی دارم در مدت زمانی مشخص مثلا سی دقیقه ، روی وبلاگ و مثلا قالب کار می کنم ، ناگهان هنگام آپ دیت کردن ، دوباره از من رمز عبور می خواهد ! ( تصویر یک خطای دیگر روی سایت پرشین اوربیت که باید یکی از فنی ترین سایتهایشان باشد را هم همین پایین ببینید. )

می دانید پرشین بلاگ به چه دردی می خورد ؟ یدک کشیدن نام بزرگترین جامعه مجازی ایران ! می دانید دیگر به چه دردی می خورد ؟ ایجاد عنوانی برای شرکت در انتخابات ، برای آدمی که می خواهد سیاسی باشد اما جز اطلاعاتی بودن و دکترای تاریخ داشتن - که می دانیم به چه دردی می خورد و بچه های کدام دانشگاه ( اگر پیش خودمان بماند،‌ دانشگاه امام باقر علیه السلام ) بیشتر آن را می خوانند - چیز دیگری در چنته ندارد و آنهنگام که می خواهد سیاسی بنویسد سوتی هایی می دهد که سر آدم را به درد می آورد ! به این درد می خورد که بخواهی با این عنوان ، که یک عنوان غیر سیاسی است ،‌در یک امر سیاسی مثل انتخابات سکوی پرتاب داشته باشی اما از سیاسی چیزی که ندانی که هیچ ، موجباتدردسر هم حزبی هایت را هم فراهم کنی و از فردا حزب متبوعت باید جوابگوی عدم رعایت مقررات و مصالح و منافع ملی در سرویس وبلاگت هم باشند . جالبتر آنجا که شیخ رئیس گروهت، می گوید دنبال آدمهایی می گردد که سیاسی نباشند ! اینهم از غیر راست - اگر نگوییم دروغ - های جدید ، بعد از وعده ?? هزار تومانی !

آقای دکتر !

لطفا اولا برو یکی کم آی تی را به معنای حقیقی اش بشناس ، که ابزار دست قدرتهای سیاسی است ، ‌تا بدانی آی تی که هچ ، در دنیا هیچ چیزی بیرون از مدار ایدئولوژی و منافع قرار ندارد ، دوما، ‌برو یک مدرک فنی بردار و بیار تا اندازه این شیرازی بلحاظ فنی بتوانی حرف ما را بفهمی ، بعد هم هر دویتان از این بازی رو حوضی مسخره کشمکش دست بردارید که می دانم دست هردویتان در دست هم است و این وسط ، گوشت قربانی ، وبلاگهایی هستند که شما سنگ آنها را به سینه می زنید اما خدا نکند که جیک همین وبلاگ نویسها در بیاید ،‌آنوقت در وبلاگهایتان همان وبلاگ نویسهایی را که روزی به آنها افتخار می کردید و همه جا پز آنها را به هم می دادید و جایزه فلان و بهمان و عنوان فلان و بیسار تقدیمشان می کردید را به کمک ادبیاتی که متخصص آن هستید ، بزیر تیغ فحش و توهین می کشید.

شیرازی ای که وبلاگش را با پول طرح تکفا درست کرده ، چه داد شخصی بودن و بی پول بودن می زند ! بوترابی ای که یک مدیر اجرایی وزارت اطلاعات بیش نیست و البته اینگونه تیپ آدم ، پولدار هم هست ، چه دم از استقلال و جریان آزاد فکر می زند !

بازی زشت دعوایتان را پایان بدهید . شماها هر دو ، دو تیغه از یک قیچی هستید.



نویسنده : ابوذر منتظرالقائم » ساعت 7:13 عصر روز چهارشنبه 85 آبان 10