این عده می کوشند با به راه اندازی موج تخریب و عامل تفرقه بودن، حریف قدرتمند خود را از عرصه خارج کنند. آنها مدعی اند با ایجاد گروههای پنج نفره وهفت نفره رأی و نظر مردم را دردست دارند. |
برگزاری انتخابات پس از شورای دوم، انتخابات ویژه ای است. بعد از آن که لیست اتوبوسی شورای دوم شهر تهران، وارد شهرداری شد و سازمان دهنده اصلی خود را به عنوان شهردار تهران برگزید، تعاملات سیاسی و حزبی ایران دچار تحولات بنیادین شد. تا پیش از این احزاب برای مردم نسخه می پیچیدند. از خواسته ها و مطالبات به حق مردم استفاده می کردند تا جریان قدرت خود را حاکم سازند. دراین مسیر گاهی «به نام سازندگی» کارگزاران و مشارکت که در حال تکوین بودند، بر مصادر می نشستند و گاهی «به نام علیه سازندگی» باز هم کارگزاران و مشارکت قدرت را در دست می گرفتند! این احوال باعث شد جمعی از انقلابیون خالص و مجاهد در نهایت گمنامی، وارد عرصه مبارزه شوند و در میدان آیتم های متفاوت و متضاد که ابایی از براندازی و لیبرالیسم و پذیرش سلطه آمریکا نداشتند، قدرت را در خدمت مردم درآوردند.
...دراین مسیر گاهی «به نام سازندگی» کارگزاران و مشارکت که در حال تکوین بودند، بر مصادر می نشستند و گاهی «به نام علیه سازندگی» باز هم کارگزاران و مشارکت قدرت را در دست می گرفتند! ... |
اکنون که حضور گروهی از خدمتگزاران در عرصه انتخابات بر عده ای از سیاست ورزان که گویا جز ایجاد خلل در روند خدمتگزاری درست یا تلاش در جهت بازگرداندن جریان منحرف کارگزاران و مشارکت وظیفه ای برای خود متصور نیستند، گران آمده است، این عده می کوشند با به راه اندازی موج تخریب و عامل تفرقه بودن، حریف قدرتمند خود را از عرصه خارج کنند. آنها مدعی اند با ایجاد گروههای پنج نفره وهفت نفره رأی و نظر مردم را دردست دارند. مدعی اند با هم پیمانی شکست خوردگان سیاسی دیروز و امروز می توانند نظر مردم را به سوی خود جلب کنند. مدعی اند با تمرکز بر مدیریت پروپاگاندایی و میلیتاری نما می توانند کارآمدی برای خود بیافرینند. مدعی اند رایزنی «خودآقاخوانده های تفرقه آفرین» که مسیر انقلاب را بارها به انحراف کشانده اند، می تواند عامل وحدت باشد. مدعی اند همراهی با آقازاده ها و رانت خوران که امانت مردم را در جیب خود فرو برده اند، می تواند پشتوانه تدارکات پیروزی باشد و مدعی اند فقط ایشان حق شرکت در انتخابات دارند!
تجربه پیشین نشان داده است که در نتیجه این نوع گزینش، افراد از مدار شایسته سالاری در مدیریت شهری خارج خواهند شد و به وامداری و تقسیم غنایم خواهند پرداخت. حال با این روند وظیفه انسانهای سالم و آزاداندیش که حاضر به معامله با زر اندوزان و تزویر گرایان نیستند، چیست؟ باید نشست و مدیریت شهری را دودستی به این صنف زیاده خواه تقدیم نمود؟